سلام دوست عزیز!
عجله نکن منظورم از f15 آن هواپیماهای جنگی نیست ، منظورم آن چیزی است که رزمنده ها به آن f15 میگفتند. به بسیجی دلاور ، به کسی که مرد جنگ بود. لابد با خودت می گویی ، کو جنگی که تو مردش باشی؟ صبر کن، کم کم صدای توپ و تانک سپاه باطل رو از حق تشخیص می دهی.
فقط باید گوشهایت را تیز کنی. اگر شنیدی و رگ غیرتت باد کرد بسم الله. بیا که فریاد هل من ناصر ینصرنی؟ هنوز منتظر لبیک توست ... .
-تازه این f15 اولیش بود، هنوز مانده تا با ادبیات ما آشنا شوی :
اگر کفتیم قشر آسیب پذیر ، منظورمان مردم فقیر و دهک های پایین جامعه نیست ، منظورمان این به اصطلاح متفکران و اساتید محترم دانشگاه است ، که پایه های تفکرشان -بخوانید محفوظاتشان- با تلنگری فرو می ریزد. (حالامی بینی...)
-اگر گفتیم قشر مستضعف ، منظورمان قشر آسیب پذیر نیست ؛ منظورمان همان قشر مستضعف است. همان هایی که صدقه سری تفکرات و راهکار های همان قشر قبلی ضعیف شمرده شده اند. (عجله نکن حرف حرف این را هم ثابت می کنیم...)
فکر نکن یادمان رفته خودمان را معرفی کنیم ؛ این کار را نکردیم چون از لا به لای حرفهایمان شناخته می شویم و آنقدر حرف توی گلویمان مانده که مجبور شدیم این وبلاگ را بزنیم.
و تو هم اگر آدم عاقلی باشی به گفته ها نگاه میکنی نه به گوینده.
یا علی...