سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی [با مردم]، نیمی از دین است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

 
 
گاو در پوستین انسان(دوشنبه 86 آبان 28 ساعت 12:0 صبح )

   گاو در پوستین انسان

*-گفت : دارندگی و برازندگی .

و او تمام مدت به این فکر می کرد که علی برازنده نبود ؟!!!

*استاد گفت : تا کسی فقیر نباشد دزدی نمی کند . پس همه ی دزدها

فقیرند!گفت : ربطی ندارد ، پولدار دزد کم داریم ؟ این حرص است که آدم را به دزدی می کشاند ...

همه شروع کردند به ایش و فیش ! استاد گفت: ه ... پولدار کی می رود برای 5 تومان (یک تومان استاد ، هزار تومان او بود .) دزدی کند ؟

-گفت : خب می رود سراغ رشوه و ربا و ... !

جوابش را نداد . تازه با دوستانش هم کل افتاد ، همان حکایت همیشگی جمع بین " الفقرفخری " و " کادالفقر ان یکون کفرا " که شما مقتضیات زمان را نمی فهمید و چه اشکال دارد اگر کسی قرار است پولدار باشد ، مسلمانها باشند ؟ آنها هم که هر روز میمون وار یک تیپ جدید می زدند گفتند : چرا بگویند خوب ها بد تیپیند ؟! اگر قرار است کسی خوش تیپ باشد چرا ما نباشیم ؟ معلوم هم نبود کدام لوده ای به آنها گفته : خوشگل ، که حالا می خواهند با تیپ و هیکل و قواره آبروی اسلام را هم بخرند !

خودش هم مانده بود که دارد حرف علی (ع) را زیر لب زمزمه می کند یا زیر سیبیلی رد می کند که : " از دنیا به قدر ضرورت بردارید ." و اینکه :" دنیا و آخرت چونان مغرب و مشرقند و کسی که میان آن دو راه می رود ، هر مقدار به یکی نزدیک شود از دیگری دور می شود . " 1

یاد قوت لایموت قدیم به خیر ( استراتژی مصرف از نظردین ) می خوری که زندگی کنی ، زندگی نمی کنی که بخوری .

روزی را یادش آمد که شیر را دیر پخش کردند و مردم فریاد می زدند که : یا خدا ! هلاک شدیم ، امروز شیر نخوردیم و به زمین و زمان تف نثار می کردند . تف به این دولت پدرسوخته ، تف به این مملکت ، تف به این درختهای خیابان ، تف به ایزوگام پشت بام و...

*بویی را که در راهروی دانشکده با خوردن ساندویچ راه انداخته بود(جلوی چشم شاید و یا حتما چهار تا گرسنه ) با یک جمله حل کرد که هوس کرده بودم ! همه توجیه شدند و کاملا منطقی و روشنفکرانه برخورد کردند ، فقط قرآن بود که داد می زد : " و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله ، از هوای نفست پیروی نکن که تو را از راه خدا باز می دارد ." 2

راست هم می گویند وقتی تفریحت این باشد که قدم زنان و با متانت تمام جگوار ودلستر بزنی به بدن و تمام در و دیوار شهرت برای شکم های محترم و محترمه ، انواع خوراکی را تبلیغ کند ، حق داری مثل بز اخفش از کنار حدیث امام صادق (ع) رد شوی که "1- مبادا چیزی را بخوری که بدان اشتها نداری که این کار حماقت و ابلهی را به همراه دارد . 2- غذا مخور مگر آنگاه که گرسنه شوی . 3- چون خواستی که بخوری با نام خدا و از حلال بخور و یاد آورسخن رسول خدا باش که فرمودند :" آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکرده است . " پس اگر ناچار به خوردن شدی یک سوم شکم را برای طعام ، یک سوم برای آب و یک سوم دیگر را برای تنفس قرار بده . " 3

بدبین نشوید ، باور کنید کارگردانهای ما منظوری ندارند که هی توی فیلم هایشان می گویند : تا خرخره خورده ام ... اساتید ما هم اصلا قصد ندارند که شکم سیر غرب را بر سر ما بزنند ، آنها فقط می خواهند بگویند که از نمادهای توسعه این است که مثل گاو بخوری ، بعد بروی بالا بیاوری تا دوباره بخوری یعنی به جای یک وعده چند وعده بخوری . کاری که خیلی ها در رستورانهای فرانسه می کنند ، همین فرانسه که از کشورهای مامان توسعه یافته است .

در ثانی تحقیقات جدید در علوم پزشکی خاطرنشان می کند که خیالتان راحت باشد هرچقدر و هر چه می خواهید بخورید (همان گاو در پوستین انسان )به عبارتی برای شکمتان کم نگذارید ، آنقدر بخورید که شکمتان از پشت هم بزند بیرون . نگذارید دل نازک هوای نفستان به خاطر نخوردن دو تکه بیشتر شنسل مرغ ناراحت شود و ترک بردارد . اسلام چه از احساس می فهمد .

*بله ما هیچ نمی فهمیم . اصلا خیلی اشتباه کرده آنکه به شما گفته از علی (ع) کمتر می فهمید، که فرمود : "اگر به دارایی های دیگران نگاه کنید حزنتان زیاد می شود . " هزار و چهارصد سال کافی است برای اینکه شبانه روز آمار رستورانها با نمای کاخ قارون ، ویترینهای پوست تمساح ، نمایشگاه های اتومبیل بنز و تویوتا و ... روز و شب افزون شود .

ضمنا طبق روان شناسیتان می پرسید که چرا پیامبر " متواصل الاحزان " (دایم الحزن ) بود ؟ و متقین چه مشکل روانی ای دارند که علی (ع) در وصفشان می گویند :" نفس هایشان در بلا همانگونه است که در خوشی . " و یا حتما قرآن از شخصیتی آنرمال حرف می زند آنجا که می گوید : "برآنچه از دست می دهید ناراحت نشوید و برآنچه به دست می آورید خوشحال نشوید ."4 حتما وقتی هم در تعارض بین امید به زندگی و اینکه مومن باید روزی هفتاد بار یاد مرگ کند گیر می افتید ، اول شکتان به حرف علی (ع) می رود ! کجای اسلام سفارش شده است که حواستان باشد جوری زندگی کنید که مدام سنتان بالا برود تا توسعه یافته تلقی شوید . توسعه ای که میخواهد تو برای زندگی در این دنیا سنت بالا برود ، می تواند مانع مرگ تو بشود ؟ به تعبیرحضرت امیر " چگونه از چیزی که غافل از شما نیست غفلت می ورزید ." 5 و حتی " گریختن از مرگ همان شتافتن به سوی آن است ." 6 نگذارید توسعه با این مفاهیم از شما سواری بگیرد . ما اگر هم قرار باشد به چیزی امید داشته باشیم آن خداست نه زندگی . اصلا سرمایه مان امید است . " راس ماله الرجاء " و راستی سلاحمان هم گریه است " و سلاحه البکاء"7 به روان شناسیتان برخورد ؟ ...

*شما به بزرگواری خودتان ببخشید ، بله شما درست می فرمایید ، من باهاش صحبت می کنم .

_ببینم تو چه مرگت شده ؟ باور کن من هم مثل خودت هستم ولی زمانه فرق کرده ، الان وقت این حرف ها نیست ، چرا درک نمی کنی ؟ ببینم اصلا نکنه اشتباهی به جای ساعت قبله نما پشت دستت بسته ای ؟

 

 

کمت 103 نهج البلاغه

2 سوره ص آیه 26

3 حدیث عنوان بصری

4 سوره حدید آیه 23

5 خطبه 188 نهج البلاغه

6 خطبه 149 نهج البلاغه

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 8135  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «